English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
schematic diagram U نقشه رادیو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
radioed U رادیو
broadcasting U رادیو
radio U رادیو
wirelesses U رادیو
neutralizing tool U رادیو
wireless U رادیو
aligning tool U رادیو
radios U رادیو
receiving set U رادیو
radioing U رادیو
a radio U رادیو
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
radioactive U رادیو اکتیو
broadcasting station U ایستگاه رادیو
battery receiver U رادیو باتری
banana pin U دو شاخه رادیو
receptacle U ژاک رادیو
radioactivity U رادیو اکتیویته
radiography U عکسبرداری رادیو
receptacles U ژاک رادیو
radiotelegraph U رادیو تلگراف
radio telescopes U رادیو تلسکوپ
radio telescope U رادیو تلسکوپ
air cell a battery U باتری رادیو
radio relay U رادیو رله
radio engineering U مهندسی رادیو
radiotrician U تکنیسین رادیو
radio set U دستگاه رادیو
radio star U اختر رادیو
radio tube U لامپ رادیو
radioisotope U رادیو اکتیو
radioisotope U رادیو ایزوتوپ
radiometer U رادیو متر
skiagraphy U رادیو گرافی
radio engineering U تکنیک رادیو
radio button U دکمه رادیو
radio frequency choke U چوک رادیو
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
buzzed U هوم کردن رادیو
tune in <idiom> U پخش از رادیو وتلوزیون
universal receiver U رادیو برق و باتری
wave band U دسته امواج رادیو
on the air <idiom> U بخشاز رادیو وتلوزیون
pick up <idiom> U دریافت صدای رادیو و...
buzzing U هوم کردن رادیو
buzz U هوم کردن رادیو
buzzes U هوم کردن رادیو
radon U ماده رادیو اکتیو
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
blooper U صدای نامطبوع رادیو
radio prospecting U کشف معادن با رادیو
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
aerials U انتن هوایی رادیو
aerial آنتن هوایی رادیو
radiocast U توسط رادیو گستردن
l antenna U انتن معمولی رادیو
radioluminescence U رادیو لومینه سانس
radials U محوری مربوط به رادیو
radial U محوری مربوط به رادیو
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
radiostrontium U استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
radiosonde U دستگاه رادیو سوند هواسنجی
airborne radio relay U سیستم رادیو رله هوابرد
low tension battery U باتری فشار ضعیف رادیو
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
decays U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decaying U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decay U کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast U پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
transmissions U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
air time U زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
To turn on the light(radio, T. V). U چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
transmission U وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
radiobiology U مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
relay U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relayed U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays U دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
tuners U پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tuner U پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
facsimile U روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
facsimiles U روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
faxed U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
fax U غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
wide area network U شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
sportscast U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster U برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
charting U نقشه
schemes U نقشه
charted U نقشه
charts U نقشه
rambling U بی نقشه
plat U نقشه
model U نقشه
modeled U نقشه
planless U بی نقشه
modelled U نقشه
plan view U نقشه کف
models U نقشه
mounted map U نقشه
scheme U نقشه
map maker U نقشه کش
cartographers U نقشه کش
program U نقشه
programs U نقشه
project U نقشه
projected U نقشه
projects U نقشه
schemed U نقشه
cartographer U نقشه کش
plotless U بی نقشه
chart U نقشه
map U نقشه
designs U نقشه
cartograph U نقشه
draftsmen U نقشه کش
draughtsman U نقشه کش
draughtsmen U نقشه کش
outline U نقشه
outlined U نقشه
outlines U نقشه
outlining U نقشه
plan U نقشه
plans U نقشه
tracers U نقشه کش
plans U نقشه کف
plan U نقشه کف
design U نقشه
plot U نقشه
planner U نقشه کش
plots U نقشه
drawings U نقشه
tracer U نقشه کش
plotted U نقشه
visual aid U نقشه
drawing U نقشه
maps U نقشه
designers U نقشه کش
draftsman U نقشه کش
planners U نقشه کش
designer U نقشه کش
map chart U نقشه مسطح
cadastral map U نقشه ثبتی
land surveyor U نقشه بردار
land map U نقشه جغرافیایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com